دانستنیهای جالب
شعار ماه دی ارتش علمی سایبری اینه:
اگر اسم مدرسه شما انرژی اتمیه ...
ما خود انرژی اتمی هستیم
بازیافت به آمادهسازی مواد برای بهره بری دوباره گفته میشود. موادی که معمولاً بازیافت پذیر میباشند عبارتند از آهن آلات، قراضه آهن، پلاستیک، شیشه، کاغذ، مقوا، برخی مواد شیمیایی و آشغال که به کود کمپوست تبدیل میشود.
بازیافت از هرز رفتن منابع سودمند و سرمایههای ملی جلوگیری میکند و مصرف مواد خام و مصرف انرژی را کاهش میدهد. با این کار، تولید گاز های گلخانه ای نیز کاهش مییابد. بازیافت مهمترین مفهوم و یافتار در مدیریت پسماند است.
سرچشمه مواد بازیافتی یا به عبارتی بازیافتنیها، بیشتر، خانهها و صنایع هستند. برای آسانتر کردن کار بازیافت معمولاً دو نوع جداسازی مواد صورت میگیرد که «تفکیک در مبدأ» و «تفکیک در مقصد» نام دارند. تفکیک در مبدأ در سطح شهر و خیابانها و فروشگاهها از طریق سبدها و سطلهای جداسازی مواد انجام میشود ولی برای تفکیک در مقصد مکان ویژهای به نام مرکز بازیافت مواد در نظر گرفته شدهاست. مرکز بازیافت مواد بازیافتی و غیرقابل بازیابی دستهبندی میشوند. بسیاری از فروشگاهها و کارخانههای بزرگ مواد زاید مانند قوطیهای کنسرو، بطریهای شیشهای و روزنامههای باطله را به منظور بازیافت از مشتری بازخرید میکنند.
ابتکارات جدید میتواند صنعت را تغییر دهد. برای مثال در کالیفرنیا و نیویورک با رشد ۷۵٪ تولید زبالههای قابل بازیافت نسبت به رقم ۵۰ ٪ قبلیه خود سودهای خالص بسیاری برای شرکتهای جمعآوری کنندهٔ این مواد به ارمغان میآورد.
یک سطل زباله بازیافت در شمال کالیفرنیاخلاصه ای از زندگی نامه ی آلبرت انیشتین:
«آلبرت انیشتین» در چهاردهم مارس 1879 در شهر «اولم» واقع در ناحیه «ورتمبرگ» آلمان متولد شد. وقتی که آلبرت یک ساله بود، خانواده وی از اولم عازم مونیخ گردیدند. پدر آلبرت، هرمان انیشتین، کارخانه کوچکی برای تولید محصولات الکتروشیمیایی داشت و با کمک برادرش که مدیر فنی کارخانه بود، از آن بهره برداری می کرد. وی از لحاظ عقاید سیاسی با حکومت پروسی ها مخالفت داشت، اما امپراتوری جدید آلمان را ستایش می کرد و صدر اعظم آن « بیسمارک » و ژنرال « مولتکه » و امپراتور پیر یعنی « ویلهم اول» را مورد تجلیل قرار می داد. مادر انیشتین که پائولین کوخ نام داشت، بیش از پدر زندگی را جدی می گرفت و از احساسات هنرمندانه ای برخوردار بود.
آلبرت کوچولو به هیچ عنوان کودک اعجوبه ای نبود و حتی مدت زیادی طول کشید تا سخن گفتن را بیاموزد؛ بطوریکه پدر و مادرش وحشت زده شدند که مبادا فرزندشان ناقص و غیرعادی باشد. اما بالاخره شروع به حرف زدن کرد، ولی غالباً ساکت و خاموش بود و هرگز بازیهای عادی کودکان را دوست نداشت. تحصیلات ابتدائی خود را طبق تعالیم کاتولیک گذراند و از آن لذت فراوان برد و حتی در دروسی که به شرعیات و قوانین مذهبی کاتولیک بستگی داشت، چنان قوی شد که توانست در هر مورد که همشاگردانش قادر نبودند به سوالهای معلم جواب دهند، به آنها کمک کند. انیشتین جوان در ده سالگی مدرسه ابتدائی را ترک کرد و در شهر مونیخ به مدرسه متوسطه « لوئیت پول» وارد شد.